چادر...
دختر برای حل مسئله استاد رفت پای تخته ،لبه چادرش روی زمین کشیده می شد پسر یه چشمک به دختر پشت سری انداخت روشو برگردوندو با نیشخندی گفت :به شریفی بسپریم امروز لازم نیست کلاس جارو بزنه (خنده کلاس)دختر خیلی اروم ولی جدی برگشت رو به پسر گفت :پس کی می خواد تو رو جمع کنه !!همون صدا اینبار بلندتر خندیدن !!!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی